مووی کاتیج

داستان دربارهٔ دو جوان به نام‌های چارلز رولند و ادوین پین است که تصمیم می‌گیرند به جای ورود به زندگی پس از مرگ، در دنیای زمین بمانند و به تحقیق دربارهٔ جنایاتی که ممکن است شامل امور ماوراء طبیعی باشند، بپردازند.

سریال The Veil (نقاب)، روایتگر داستان یک مأمور سازمان MI6 برای یافتن زنی مرموز در مرز کشور ترکیه است که برای حفظ جان خود در برابر یک سازمان نامشخص در نقطه‌ای مرزی پنهان شده است. سالتر وظیفه دارد که علاوه بر نجات جان وی، اطلاعاتی بسیار مهم و حیاتی را از وی استخراج کند که می‌تواند سرنوشت بشر را تغییر دهد.

در این مینی سریال که داستان آن بین وقایع سونیک خارپشت ۲ (۲۰۲۲) و سونیک خارپشت ۳ (۲۰۲۴) رخ می دهد، ناکلز اکیدنا به وید ویپل، معاون کلانتر، تکنیک های جنگجوی اکیدنا شدن را آموزش می دهد.

این سریال درباره یک کمدین بلندپرواز به نام "دونی" است که در گذشته مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته و زندگی اش که در اثر آزار و اذیت های زنی به نام "مارتا" به کابوسی ترسناک تبدیل می شود.

دختر چهارده ساله ای به یک مهمانی دوستانه رفت و هرگز به خانه بازنگشت. حالا هفت دختر نوجوان و یک پسر متهم به قتلی خشونت بار شده اند.

در اواخر جنگ ویتنام، یک جاسوس دوجانبه فرانسوی-ویتنامی از سمت نیروهای کمونیست کشور خود ماموریت پیدا می کند تا با نفوذ به یک جامعه پناهجویان ساکن در آمریکا، به صورت مخفیانه گزارش و اطلاعاتی از فعالیت های نظامی آمریکا بدست بیاورد، در همین حین این شخص با یکی از مامورین بالارده CIA نیز همکاری میکند تا اطلاعات نظامی ویتنام را در اختیار آنها قرار دهد و ...

مینی سریال «فرانکلین»، داستان یکی از بزرگ ترین ریسک های زندگی حرفه ای بنجامین فرانکلین در سال 1778 را به تصویر می کشد. فرانکلین در سن هفتاد سالگی به جاسوس های بریتانیایی و خبرچین های فرانسوی حقه زد و اتحاد فرانسه و آمریکا را رقم زد.

داستان داشته‌ها و نداشته‌ها در دنیایی که در آن تقریباً چیزی برای داشتن باقی نمانده است. 200 سال پس از آخرالزمان، ساکنان آرام پناهگاه‌های مجللی که پس از سقوط زمین ساخته شده بود، مجبور به بازگشت به سرزمین مخروبه و غیرقابل سکونتی می‌شوند که اجدادشان سال ها پیش پشت سر گذاشته‌اند و از کشف دنیایی فوق‌العاده پیچیده، بسیار شاد و عجیب و البته خشنی که در انتظارشان است، شوکه می‌شوند.

مجموعه ای از داستان هیولاها که 6 ماه پس از فیلم هیولاها ساخته شد و در مورد داستانی است که هیولاها به جای غرش، انرژی خود را از خنده کودکان می گیرند.

هیون سونگ و سونگ اوک که رابطه آنها نسبت به هفت سال گذشته سرد شده، یک شب روبرو آسانسور یک متل با هم روبرو می شوند؛ هر دو با شخص دیگری همراه هستند…