مووی کاتیج

یک مدل 16 ساله دانمارکی در نمایشگاه مُد پاریس با یک عکاس رده بالا آشنا شده و علاقه شدیدی به او پیدا می کند...

لهستان 1960، آنا یک راهبه نوآموز 18 ساله است که در شرف یاد کردن سوگند راهبگی از رازی تاریک در مورد خانواده‌اش باخبر می‌شود که به دوران اشغال نازی‌ها باز می‌گردد ...

پسر یک نجیب زاده رده بالای سوئدی در مکانی خاص تعلیم و آموزش دیده و سپس بعنوان یک شوالیه به سرزمین مقدس فرستاده می شود تا طلب بخشایش عشق ممنوع را کند...

پس از هفته‌ها سفر در اروپا، ویلیام خود را در کپنهاگ می‌یابد. کپنهاگ نه تنها یک شهر اروپایی دیگر، بلکه زادگاه پدر او نیز است. وقتی افی جوان با او دوست می‌شود، آن دو تصمیم می‌گیرند پدر بزرگ ویلیام را پیدا کنند و...

میا و فریدا هر دو در سی سالگی هستند، که یکدیگر را در جشن عروسی والدین‌شان ملاقات می‌کنند. پدر میا قصد ازدواج با مادر فریدا را دارد...

سلما، مهاجر چک، زنی است جدا شده، پسری دارد، در کارخانه‌ای در یکی از مناطق روستایی امریکا کار می‌کند و رفته رفته بینایی‌اش را از دست می‌دهد. تنها عاملی که او را از شر مصایب زندگی‌اش رهایی می‌بخشد، علاقه‌ی شدیدی است که به موسیقی دارد.

داستان این فیلم درباره یک ملکه‌ی جوان است که با یک پادشاه دیوانه ازدواج کرده، او عاشق پزشکش می‌شود و آن دو با هم انقلابی پایه ریزی می‌کنند که باعث تغییر کشور می‌شود.

در اواخر قرن نوزدهم، یک کشیش جوان دانمارکی برای ساختن کلیسا و عکاسی از مردم ایسلند به قسمتی دورافتاده از ایسلند سفر می‌کند.

مرگ اتفاقی فرزند یک زوج، زن را به شدت افسرده و بیمار می‌کند. شوهر تصمیم می‌گیرد با استفاده از روان درمانی همسر را از درد و رنج خلاص کند. آن‌ها به کلبه‌ای جنگلی سفر می‌کنند.

یک آشپز و یک دانشمند عاشق یک‌دیگر می‌شوند اما یک بیماری همه‌گیر که باعث از کار افتادگی حواس ادراکی انسان می‌شود، رابطه‌ی آن‌ها را به چالش می‌کشد.