در فیلم گرگینهها خانوادهای پس از کشف یک بازی کارتی مرموز، به گذشته و به یک روستای قرون وسطایی منتقل میشوند. در این روستا، شبها گرگینهها در کمین اهالی روستا هستند و خانواده باید هر شب از خود در برابر این موجودات خطرناک دفاع کنند تا بتوانند راه بازگشت به خانه را پیدا کنند...
در فیلم حرکت نکن هنگامی که زنی غمگین به نام آیریس برای رسیدن به آرامش به اعماق یک جنگل دورافتاده سفر میکند، با یک قاتل خطرناک روبرو میشود که به او یک ماده فلجکننده تزریق میکند. حال آیریس باید قبل از اینکه تمام سیستم عصبیاش از کار بیفتد، برای نجات جان خود مبارزه کند، اما…
در فیلم در زیرزمین زوجی که پس از سقط جنینی ناگوار به دنبال شروعی دوباره هستند، خانه رویاهای خود را هدیه میگیرند. اما این خانه یک ایراد دارد: در زیرزمین هیچوقت باز نمیشود و کنجکاوی آن دو برای باز کردن این در عواقب تکان دهندهای در پی دارد...
آوری یک مامور با تجربه و حرفهای در سرویس اطلاعاتی است که درگیر یک مأموریت خطرناک میشود. در این ماموریت، او باید با دشمنان سرسختی که قصد دارند اطلاعات حساس و امنیتی را از او بگیرند، مقابله کند. ماجرا از جایی پیچیدهتر میشود که این دشمنان، برای تحت فشار قرار دادن او، عزیزترین افراد زندگیاش را تهدید میکنند. حالا آوری باید با تکیه بر هوش و مهارتهایش تلاش کند تا نه تنها جان خود را نجات دهد، بلکه از اطلاعات حساس نیز محافظت کرده و از امنیت خانوادهاش اطمینان حاصل کند.
رونا پس از زندگی در حاشیه لندن، سعی می کند با گذشته آشفته خود کنار بیاید. او به زیبایی وحشی جزایر اورکنی اسکاتلند - جایی که بزرگ شد - بازمی گردد به امید بهبودی. برگرفته از پرفروش ترین اثر امی لیپتروت...
فیلم مردی متفاوت در مورد بازیگری به نام ادوارد است که تحت یک عمل جراحی ترمیمی صورت قرار میگیرد تا ظاهر خود را کاملا تغییر دهد. اما چهره رویایی جدید او به سرعت به یک کابوس تبدیل میشود، زیرا ادوارد نقشی را که برای بازی کردن در آن انتخاب شده بود، از دست میدهد و وسواس زیادی برای بازپسگیری چیزهای از دست رفته خود پیدا میکند و…
در سریال پیش از این داستان روانشناسی به نام الی (با بازی بیلی کریستال) را روایت میکند که پس از مرگ همسرش با پسری به نام نوآه روبرو میشود. نوآه که مشکلاتی در زندگی دارد، به نوعی به گذشته الی مرتبط است و این ارتباط معمایی و پیچیده بین آنها، محور اصلی داستان را تشکیل میدهد.
آرتور در جریان جلسه موسیقیدرمانی با بیمار دیگری به نام هارلین کویینزِل ملقب به لی دیدار میکند. لی خصوصی به آرتور میگوید که هممحلهای هستند و پدر آزارگری داشت که در سانحه رانندگی کشته شد؛ و اینکه او پس از به آتش کشیدن آپارتمان والدینش زندانی شده است. لی در ضمن، جنایتها و شخصیت جوکر را تحسین میکند. لی روزی که برایشان فیلم نمایش میدهند آتشی برپا میکند اما...